شیطرج
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
پیشنهاد کاربران
طبیعت آن : در آخر سیم گرم و خشک .
افعال و خواص آن: جالی و محرق و منعظ و مقرح جلد و مفتح و مسهل اخلاط لزجه و صاف کننده آواز و دافع بلغـم مفاصـل و اوجاع آنها و ریاح و سموم و سپرز و هاضم و مهیج بـاه و مسـقط جنین و طریق استعمال آن بیشتر آنست که با شیر و یا سرکه و یـا در آب و نمک خیسانیده استعمال نماینـد و ضـماد آن بـا سـرکه
... [مشاهده متن کامل]
جهت برص و بهق سفید و جرب و قوبا و تقشر جلـد مفیـد بـرای آنکه سیاه کننده جلد بدن و نافذ و جالی است و اولاً آبله می کنـد. پس مقرح ساخته مواد آن را دفع مینماید و به اصـلاح مـی آورد و وجع مفاصل را نیز مفید است و درد را ساکن میگردانـد و ضـماد برگ آن مقرح جلد و با بیخ راسن جهت سـپرز و عـرق النسـاء و جرب متقرح که ربع ساعت تا نیم ساعت بر آ ن بگذارند .
مقدار شربت آن : یک درهم .
مضر ریه، مصلح آن صمغ عربی و مصطکی .
بدل آن : در علل سپرز مرجان و در غیر آن فوه و زرنباد است
افعال و خواص آن: جالی و محرق و منعظ و مقرح جلد و مفتح و مسهل اخلاط لزجه و صاف کننده آواز و دافع بلغـم مفاصـل و اوجاع آنها و ریاح و سموم و سپرز و هاضم و مهیج بـاه و مسـقط جنین و طریق استعمال آن بیشتر آنست که با شیر و یا سرکه و یـا در آب و نمک خیسانیده استعمال نماینـد و ضـماد آن بـا سـرکه
... [مشاهده متن کامل]
جهت برص و بهق سفید و جرب و قوبا و تقشر جلـد مفیـد بـرای آنکه سیاه کننده جلد بدن و نافذ و جالی است و اولاً آبله می کنـد. پس مقرح ساخته مواد آن را دفع مینماید و به اصـلاح مـی آورد و وجع مفاصل را نیز مفید است و درد را ساکن میگردانـد و ضـماد برگ آن مقرح جلد و با بیخ راسن جهت سـپرز و عـرق النسـاء و جرب متقرح که ربع ساعت تا نیم ساعت بر آ ن بگذارند .
مقدار شربت آن : یک درهم .
مضر ریه، مصلح آن صمغ عربی و مصطکی .
بدل آن : در علل سپرز مرجان و در غیر آن فوه و زرنباد است
نام مبارزی تورانی در سپاه پیران در نبرد دوم طوس با پیران
ابا شیطرج نامورگیو را / دو گرد گرانمایه ی نیو را
ابا شیطرج نامورگیو را / دو گرد گرانمایه ی نیو را