شیصاء

لغت نامه دهخدا

شیصاء. ( ع اِ ) شیص. نوعی از ردی تر خرما. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). صیصاء، معرب از فارسی است که گاهی آنرا شیشاء نیز گویند، و شیصا و شیصة و شیش و صیص به یک معنی است. ( از المعرب جوالیقی ذیل ص 217 ). رجوع به شیص در همه معانی و دیگر مترادفات کلمه شود. || درد دندان. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). || درد شکم. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ).

پیشنهاد کاربران

بپرس