شیشکک

لغت نامه دهخدا

شیشکک. [ شی ش َ ک َ ] ( اِ مصغر ) شیشک. || ( تیهوی ) خرد و زیبا :
آن شیشککان شاد از این سنگ بدان سنگ
پوینده و ماننده مر آن پیک دمان را.
سنایی ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

ماییم و دو شیشکک می روشن و خوش
یک حوضک نقل و یک تنورک آتش
انوری
به معنی شیشه کوچک هم بوده است.

بپرس