شیزی

لغت نامه دهخدا

شیزی. ( اِ ) ( شاید از جوز و گوز ) نامی است که قدما به پیرو دهند. چوب گردو که از آن کاسه می ساختند و به چربی سیاه می کردند. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به پیرو شود.

شیزی. [ زا ] ( ع اِ ) شیز. چوبی سیاه درخشان که از آن طبق می سازند. ( ناظم الاطباء ) ( از آنندراج ). به معانی شیز است. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به شیز شود. || آبنوس. ( ناظم الاطباء ) ( مهذب الاسماء ) ( از آنندراج ). || درخت گردکان. ( ناظم الاطباء ). چوب جوز. ( آنندراج ). رجوع به شیز شود.

شیزی. ( اِخ ) نام ناحیه ای به آذربایجان. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

آبنوس یا درخت گردکان چوب جوز

پیشنهاد کاربران

بپرس