شیزان ( šizān ) - واژه فارسی میانه ( پارسیک، پارسیگ )
در کردی به گونه "شیلان، چیلان" کاربرد دارد!
شیز: شیل - اوستایی: یَو ( yao )
گندم، جو - کاشتنی، رَستَنی - خوراکی، خوردنی!
" گندم" در اوستا به دوگونه کاربرد دارد:
... [مشاهده متن کامل]
1. گندم، جو: یَو ( yao )
به گونه های گوناگون بکار رفته است:
yaom، yavō، yavanāmca
( ( آن را با واژه دیگر اوستایی "yō" یکسان ندانید: کسی، یک کس، فردی، شخصی
همچنین این دو واژه را با واژه گندم یکی ندانید:
"جوانه گندم - gundō" و "خَِرمَن گندم - gundayāi ) )
2. خوردنی: خوار ( xvar )
خوراک: هُوُرُشَه ( hvourusha )
ان: در اینجا پسوند نسبت و دارندگی فارسی
مانند: جانان، بابکان، قبادان، کاویان، سیاوشان و. . .
معنی: نام یک دیو ( دَئِوَ ) اهریمنی است که گیاهان ( به مانند گندم، جو ) را تباه و نابود می سازد! -
دیو ( دَئِوَ، daēva ) ، اهریمن، شیطان، ابلیس - روه ( روح ) پلید و انگره ای ( ویرانگر ) !
( ( یادآوری از واژه تیشتر:
زَریز ( زَیریک، زَئیری ) و شیزان: دیو زرد رنگی، پَژمُردِگی و خشک کننده ی گندم، گیاهان و درختان >>> دشمن مرداد ) )
وَرجاوَندی ( تقدس ) گندم در فرگرد سوم وَندیداد اوستا:
در فرگرد سوم وَندیداد، بند23:
ای آفریینده جهانِ اَستومند ( جسمانی ) و ای وَرجاوَند ( مقدس ) بگو بدانم:
کیست که به چهارمین درجه خوشبختی زمین می رسد؟
اهورامزدا پاسخ داد:
کسی که هر چه بیشتر گندم و واستَر ( علوفه ) و درختان میوه دار بکارد و زمین خشک ( اوستایی: بایِرنام، هوشک - فارسی باستان: دوشیارا! ) را آبیاری و سرسبز کند!
در فرگرد سوم وَندیداد، بند 30 تا 32:
30. ای آفریینده جهانِ اَستومند ( جسمانی ) و ای وَرجاوَند ( مقدس ) بگو بدانم:
دین مزدا ( مَزدَیَسنا ) از چه نیرو می گیرد؟
اهورامزدا پاسخ داد:
دین مزدا ( زرتشتی ) هنگامی نیرو می گیرد که دانه گندم با کوشش فراوان کاشته شود!
بخشی از بند 31:
yō "yaom" kārayeiti hō ashem kārayeiti,
hō daēnām māzdayasnīm fravāza vazaite
معنی:
هر کس " گندم" کارد، راستی ( اَشا ) برداشت می کند!
پس این دین مزداپرستی را ( با این کار ) رواج می دهد
( ( بر روی سکه های زمانِ محمدرضا شاه پهلوی هم این بخش وَندیداد به خوبی آمده است تا مایه ی برکت و روزی افزونی شود:
کسی یا دستی که گندم می کارد، راستی می افشاند! ) )
32. هنگامی که گندم کاشته شود:
دیوها ( انگره های اهرمینی ) به جنب و جوش می افتند ( سردرگم می شوند )
چون گندم جَوانه بندد، دیوها از ته دل ناتوان و ناراحت می شوند و به گریه خیزند ( می افتند )
و هنگامی که گندم خَِرمن شد، دیوها می گریزند ( پا به فرار می گذارند، در می روند )
در کردی به گونه "شیلان، چیلان" کاربرد دارد!
شیز: شیل - اوستایی: یَو ( yao )
گندم، جو - کاشتنی، رَستَنی - خوراکی، خوردنی!
" گندم" در اوستا به دوگونه کاربرد دارد:
... [مشاهده متن کامل]
1. گندم، جو: یَو ( yao )
به گونه های گوناگون بکار رفته است:
yaom، yavō، yavanāmca
( ( آن را با واژه دیگر اوستایی "yō" یکسان ندانید: کسی، یک کس، فردی، شخصی
همچنین این دو واژه را با واژه گندم یکی ندانید:
"جوانه گندم - gundō" و "خَِرمَن گندم - gundayāi ) )
2. خوردنی: خوار ( xvar )
خوراک: هُوُرُشَه ( hvourusha )
ان: در اینجا پسوند نسبت و دارندگی فارسی
مانند: جانان، بابکان، قبادان، کاویان، سیاوشان و. . .
معنی: نام یک دیو ( دَئِوَ ) اهریمنی است که گیاهان ( به مانند گندم، جو ) را تباه و نابود می سازد! -
دیو ( دَئِوَ، daēva ) ، اهریمن، شیطان، ابلیس - روه ( روح ) پلید و انگره ای ( ویرانگر ) !
( ( یادآوری از واژه تیشتر:
زَریز ( زَیریک، زَئیری ) و شیزان: دیو زرد رنگی، پَژمُردِگی و خشک کننده ی گندم، گیاهان و درختان >>> دشمن مرداد ) )
وَرجاوَندی ( تقدس ) گندم در فرگرد سوم وَندیداد اوستا:
در فرگرد سوم وَندیداد، بند23:
ای آفریینده جهانِ اَستومند ( جسمانی ) و ای وَرجاوَند ( مقدس ) بگو بدانم:
کیست که به چهارمین درجه خوشبختی زمین می رسد؟
اهورامزدا پاسخ داد:
کسی که هر چه بیشتر گندم و واستَر ( علوفه ) و درختان میوه دار بکارد و زمین خشک ( اوستایی: بایِرنام، هوشک - فارسی باستان: دوشیارا! ) را آبیاری و سرسبز کند!
در فرگرد سوم وَندیداد، بند 30 تا 32:
30. ای آفریینده جهانِ اَستومند ( جسمانی ) و ای وَرجاوَند ( مقدس ) بگو بدانم:
دین مزدا ( مَزدَیَسنا ) از چه نیرو می گیرد؟
اهورامزدا پاسخ داد:
دین مزدا ( زرتشتی ) هنگامی نیرو می گیرد که دانه گندم با کوشش فراوان کاشته شود!
بخشی از بند 31:
yō "yaom" kārayeiti hō ashem kārayeiti,
hō daēnām māzdayasnīm fravāza vazaite
معنی:
هر کس " گندم" کارد، راستی ( اَشا ) برداشت می کند!
پس این دین مزداپرستی را ( با این کار ) رواج می دهد
( ( بر روی سکه های زمانِ محمدرضا شاه پهلوی هم این بخش وَندیداد به خوبی آمده است تا مایه ی برکت و روزی افزونی شود:
کسی یا دستی که گندم می کارد، راستی می افشاند! ) )
32. هنگامی که گندم کاشته شود:
دیوها ( انگره های اهرمینی ) به جنب و جوش می افتند ( سردرگم می شوند )
چون گندم جَوانه بندد، دیوها از ته دل ناتوان و ناراحت می شوند و به گریه خیزند ( می افتند )
و هنگامی که گندم خَِرمن شد، دیوها می گریزند ( پا به فرار می گذارند، در می روند )