شیرین شمایل. [ ش َ ی ِ ] ( ص مرکب ) خوش هیکل. خوش اندام. ( فرهنگ فارسی معین ). مطبوع و دلپذیر و نازنین و خوشنما و صاحب حسن. ( ناظم الاطباء ) :
کار کلیم باشد آنجا مگس پرانی
هر جا که دلربایی شیرین شمایل افتد.ابوطالب کلیم ( از آنندراج ).
|| نیکوصورت. ( فرهنگ فارسی معین ).