شیرین ساز


معنی انگلیسی:
sweetener, sweetening

پیشنهاد کاربران

محلی. [ م ُ ح َل ْ لی ] ( ع ص ) کسی که زینت میکند قبضه و غلاف شمشیر را. رجوع به تحلیه شود. || شیرین کننده. ( ناظم الاطباء ) . شیرین گرداننده. ( آنندراج ) . رجوع به احلاء و تحلیة شود. || آن که بیان می کند و وصف می نماید برای کسی حلیه و آرایش ظاهری وی را. ( ناظم الاطباء ) . رجوع به تحلیة شود. || آن که حلیه سپاهی را نزد عارض بیاض بیان کند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) :
...
[مشاهده متن کامل]

آمد به عرضگاه دلارام من فراز
پیش بساط عارض در جمله حشم
دادش جواب گفت محلی که هست راست
این است آنچه گفتی و یک ذره نیست کم.
مسعودسعد.
محلی. [ م ُ ] ( ع ص ) آرایش کننده چشمها. رجوع به احلاء شود. || کسی که چیزی را شیرین می کند. ( ناظم الاطباء ) . شیرین گرداننده. || شیرین یابنده چیزی را. ( آنندراج ) . رجوع به احلاء و تحلیة شود.

بپرس