حلاوت داشتن ؛ شیرینی داشتن. شیرین بودن :
از حلاوتها که دارد جور تو
وز لطافت کس نیابد غور تو.
مولوی.
این حلاوت که تو داری نه عجب کز دستت
عسلی پوشد و زنار ببندد زنبور.
سعدی.
از حلاوتها که دارد جور تو
وز لطافت کس نیابد غور تو.
مولوی.
این حلاوت که تو داری نه عجب کز دستت
عسلی پوشد و زنار ببندد زنبور.
سعدی.
حلاوت