شیرمرغ

لغت نامه دهخدا

شیرمرغ. [ م ُ ] ( اِ مرکب ) مرغ عیسی را گویند که شب پره باشد چه گویند او می زاید وبچه خود را شیر می دهد. ( برهان ) ( آنندراج ). خفاش است که شرنق نامند. شب پره که می زاید و به بچه خود شیرمی دهد، از این رو این نام گرفت. ( یادداشت مؤلف ). اسم فارسی شیرذق است. ( تحفه حکیم مؤمن ) :
علفگاه مرغان این کشور اوست
اگر شیرمرغت بباید در اوست.
نظامی.
سوی شیرمرغ ار عنان تافتند
به بازار لشکرگهش یافتند.
نظامی.
رجوع به مترادفات کلمه شود.

شیرمرغ. [ م ُ ] ( اِخ ) دهی است از بخش قاین شهرستان بیرجند. سکنه آن 200 تن. آب آن از قنات. صنایع دستی زنان قالیچه بافی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).، شیر مرغ. [ رِ م ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از چیز نادر و نایاب.
- امثال :
شیر مرغ و جان آدمیزاد.

فرهنگ فارسی

( اسم ) شب پره خفاش . توضیح وجه تسمیه آنست که وی مرغی است که می زاید و بچه خود را شیر می دهد .

فرهنگ عمید

تنها پرنده ای که به بچۀ خود شیر می دهد، خفاش.

دانشنامه عمومی

شیر مُرغ یا علف تگرگی ( نام علمی: Ornithogalum ) نام یک سرده از گیاهان گلدار است که بیشتر بومی جنوب اروپا و جنوب آفریقا است.
سرده شیر مرغ در ایران ۱۳ گونه گیاه علفی پیازدار دارد.
• شیر مرغ عربی ( Ornithogalum arabicum )
• شیر مرغ زرد ( Ornithogalum dubium )
• پیاز باردار ( Ornithogalum longebracteatum )
• گل مار ( Ornithogalum maculatum )
• شیر مرغ فرانسوی ( Ornithogalum narbonense )
• شیر مرغ سربه زیر ( Ornithogalum nutans )
• شیر مرغ پرگل ( Ornithogalum pyrenaicum )
• شیر مرغ بزرگ ( Ornithogalum saundersiae )
• شیر مرغ چتری ( Ornithogalum umbellatum )
• Ornithogalum algeriense
• Ornithogalum alpigenum
• Ornithogalum arcuatum ( شیر مرغ کمانی )
• Ornithogalum armeniacum ( شیر مرغ ارمنی )
• Ornithogalum auratum
• Ornithogalum boucheanum
• Ornithogalum broteroi
• Ornithogalum candicans
• Ornithogalum clavatum
• Ornithogalum collinum
• Ornithogalum comosum ( شیر مرغ گرگانی )
• Ornithogalum conicum
• Ornithogalum divergens
• Ornithogalum exscapum
• Ornithogalum fimbriatum
• Ornithogalum flaccidum
• Ornithogalum graminifolium
• Ornithogalum gussonei
• Ornithogalum kochii
• Ornithogalum lanceolatum
• Ornithogalum magnum
• Ornithogalum montanum
• Ornithogalum nelsonii ( شیر مرغ نلسون )
• Ornithogalum nivale
• Ornithogalum oligophyllum ( شیر مرغ کم برگ )
• Ornithogalum orbelicum
• Ornithogalum ornithogaloides
• Ornithogalum orthophyllum
• Ornithogalum pannonicum
• Ornithogalum persicum ( شیر مرغ ایرانی )
• Ornithogalum platyphyllum ( شیر مرغ برگ راست )
• Ornithogalum prasinum
• Ornithogalum refractum
• Ornithogalum serotinum
• Ornithogalum setosum
• Ornithogalum sigmoideum ( شیر مرغ زیگزاگی )
• Ornithogalum sphaerocarpum
• Ornithogalum tenuifolium ( شیر مرغ پاکوتاه )
• Ornithogalum toxicarium
• Ornithogalum thyroides
• Ornithogalum ulophyllum ( شیر مرغ فری )
• Ornithogalum viride
• Ornithogalum vulgare
• Ornithogalum wiedemannii
عکس شیرمرغ

شیرمرغ (قائنات). شیرمرغ دارای مناطق دیدنی مانند چیرک و بندستان میباشد.
شیرمرغ روستایی در دهستان قائن بخش مرکزی شهرستان قائنات استان خراسان جنوبی ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ جمعیت این روستا ۶۱۵ نفر ( در ۱۷۵ خانوار ) بوده است. [ ۱]
عکس شیرمرغ (قائنات)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

شیر مرغ ؛ هر چیز که وجود نداشته باشد. ( ناظم الاطباء ) . کنایه از محال باشد، و با جان آدمی مرادف است چنانکه می گویند شیر مرغ و جان آدم. ( برهان ) ( از آنندراج ) . مراد از چیز عجیب و کمیاب و نادر است. ( غیاث ) :
باغ داری بترک باغ مگوی
مرغ با توست شیرمرغ مجوی.
نظامی.
شیرمرغ ؛ خفاش. رجوع به خفاش شود.
شیر مرغ جستن : آرزوی محال کردن
باغ داری به ترک زاغ بگوی
مرغ با تست شیر مرغ مجوی
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 511 )

بپرس