دیکشنری
مترجم
بپرس
شیرمان
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
شیرمان. ( ص مرکب ) جنگجو. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ عمید
۱. مانند شیر.
۲. [مجاز] دلیر، پردل.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها