شیرمان

لغت نامه دهخدا

شیرمان. ( ص مرکب ) جنگجو. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. مانند شیر.
۲. [مجاز] دلیر، پردل.

پیشنهاد کاربران

بپرس