شیر شکار ؛ شیر شکاری. شیر شکارگر. شیر که صید کند جانوری دیگر را :
چو بشنیدازو پهلو نامدار
به میدان درآمد چو شیر شکار.
فردوسی.
چو هومان و چو بارمان دو سوار
به جنگ اندرون همچو شیر شکار.
... [مشاهده متن کامل]
فردوسی.
بسا شیر شکار و گرگ جنگی
که شد در زیر این روبه پلنگی.
نظامی.
هژبرانی که شیران شکارند
به پای خود پیام خود گزارند.
نظامی.