شیرزن

/Sirzan/

معنی انگلیسی:
amazon, heroine, virago

فرهنگ اسم ها

اسم: شیرزن (دختر) (فارسی) (تلفظ: shir-zan) (فارسی: شیرزن) (انگلیسی: shir-zan)
معنی: زن شجاع، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان افراسیاب تورانی و کیخسرو پادشاه کیانی
برچسب ها: اسم، اسم با ش، اسم دختر، اسم فارسی

لغت نامه دهخدا

شیرزن. [ زَ ] ( اِ مرکب ) زن دلیر و بی باک. ( فرهنگ فارسی معین ). || شیر ماده ، مقابل شیر نر. ( ناظم الاطباء ).

شیرزن. [ زَ ] ( نف مرکب ) کشنده شیر. ( ناظم الاطباء ). زننده شیر.

فرهنگ فارسی

( صفت ) زن دلیر و بی باک .

فرهنگ معین

(زَ ) (ص مر. ) زن دلیر و بی باک .

فرهنگ عمید

زن دلیر و بی باک: منم شیرزن گر تویی شیرمرد / چه ماده چه نر شیر روز نبرد (نظامی۵: ۸۸۵ ).

واژه نامه بختیاریکا

شا زَنگل

مترادف ها

heroine (اسم)
شیرزن، زنی که قهرمان داستان باشد

virago (اسم)
شیرزن، لجاره، زن مرد صفت، زن شرور، زن پتیاره

فارسی به عربی

بطلة

پیشنهاد کاربران

شیرزن ؛ زنی چون شیر توانا و بی باک.
شجاع، دلیر، جسور، بی باک
brave woman
زنان دلیر

بپرس