فرهنگ اسم ها
معنی: زن شجاع، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری تورانی در زمان افراسیاب تورانی و کیخسرو پادشاه کیانی
برچسب ها: اسم، اسم با ش، اسم دختر، اسم فارسی
لغت نامه دهخدا
شیرزن. [ زَ ] ( نف مرکب ) کشنده شیر. ( ناظم الاطباء ). زننده شیر.
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
واژه نامه بختیاریکا
مترادف ها
شیرزن، زنی که قهرمان داستان باشد
شیرزن، لجاره، زن مرد صفت، زن شرور، زن پتیاره
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
شیرزن ؛ زنی چون شیر توانا و بی باک.
شجاع، دلیر، جسور، بی باک
زنان دلیر