شیرخوری

لغت نامه دهخدا

شیرخوری. [ خوَ / خ ُ ]( حامص مرکب ) شیرخواری. شیر خوردن. عمل و صفت شیرخور. رجوع به شیرخور شود. || ( اِ مرکب ) ظرف برای خوردن شیر. ظرفی که در آن شیر ریزند خوردن را. آوند یا بطری که از آن شیر خورند. ( یادداشت مؤلف ).

پیشنهاد کاربران

بپرس