شیرجی
لغت نامه دهخدا
شیرجی. [ رَ ] ( اِخ ) ابواسحاق ابراهیم بن اسحاق... شیرجی حنبلی بغدادی. از راویان بود و از عباس دوری و علی بن داود قنطری و جز آن دو روایت کرد و دارقطنی و جز وی از او روایت دارند. مرگ شیرجی به سال 332 هَ. ق. اتفاق افتاد. ( از لباب الانساب ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید