شیر و سبخ. [ رُ س ِ ب َ ] ( ترکیب عطفی ، ص مرکب ) نابجا و ناموافق و مخالف. ( ناظم الاطباء ). کنایه از ناساز و مخالف. ( آنندراج ) : چه گویم مشتری راکز نحوست سعادت بر دلم شیر و سبخ کرد.عمید لومکی ( از آنندراج ).«سِبَخ » به معنی نمک است. ( آنندراج ).