شیر ماست

لغت نامه دهخدا

شیرماست. ( اِ مرکب ) حقین. ( دهار ). در تداول عامه گناباد خراسان و مشهد شیرماست را «گرماست » گویند اماحقین به معنی شیر دوشیده است که بر شیر خفته ریزند برای برآوردن کره. ( یادداشت محمدِ پروین گنابادی ).

فرهنگ فارسی

حقین در تداول عامه گناباد خراسان و مشهد شیر ماست را گویند .

پیشنهاد کاربران

بپرس