شیر غران ؛ شیری که می غرد و نعره می کشد. ( یادداشت مؤلف ) . شیر هیبتناک. مزئر. ( منتهی الارب ) .
- || بهادر و غازی و جنگجو. ( ناظم الاطباء ) . کنایه از دلیر وشجاع. ( آنندراج ) ( یادداشت مؤلف ) .
- || بهادر و غازی و جنگجو. ( ناظم الاطباء ) . کنایه از دلیر وشجاع. ( آنندراج ) ( یادداشت مؤلف ) .