شیر خوردنی

لغت نامه دهخدا

شیر خوردنی. [ رِ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شیری که برای خوردن تهیه شده. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

شیری که برای خوردن تهیه شده باشد

جدول کلمات

لبن

پیشنهاد کاربران

شیر خوردنی در اوستا به این گونه است:
پَئما ( paēma )
پَئم: پَم - کوتاه شده پستان - ممه، سینه
( ( امروز در مازندران هم به زبان کودکانه رواج دارد که می گویند: پَم بِخِردی >>> شیر مامانی خوردی! ) )
...
[مشاهده متن کامل]

ا: پسوند شباهت و همانندی در اینجا اوستایی
معنی: شیر خوردنی، شیر مادر، آغوز، روشه
بخشی از بند 5 آبان یشت:
hā - mē āpō yaozhdadhāiti hā arshnam xshudra hā xshathrinam garewan hā xshathrinam
"paēma"
معنی: این رودخانه من ( فَراخکَرت "وُئوروکَشَه، Vourukasha" ) دانه ( تخم ) را در نرها، رحم را در ماده ها و "شیر" را در سینه های ماده ها بَرِشنوم ( پاکسازی، تصفیه ) می کند

منابع• http://www.avesta.org/ka/ka_tc.htm• http://www.avesta.org/ka/yt5sbe.htm
لغت نامه دهخدا
شیر خوردنی. [ رِ خوَرْ / خُرْ دَ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) شیری که برای خوردن تهیه شده. ( ناظم الاطباء )
S�tیعنی شیر خردنی که بادوشیدن شیر گاو ماده و جوشوندن آن قابل خوردن می شود که خواص زیادی دارد و بسیار هم خوشمزه است
اما توجه کنید که شیر حیوان قدرتمند جنگل که سلطان جنگل است s�t نمی شود می شودaslan
کمالیان

بپرس