ذوالزوائد. [ ذُزْ زَ ءِ ] ( ع اِ مرکب ) اسد. شیر.
شیر
شاه ددان . [ هَِ دَ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شیر. اسد. لیث . غضنفر. حارس : به شاه ددان کلته روباه گفت که دانا زد این داستان در نهفت . ابوشکور.
از آن جا که بشر از دیرباز گروه جانوران را مانند جامعه ی انسانی، دارای کاشانه ای به نام جنگل می دانسته ، پس همچون آدم ها که پادشاهی نیرومند بر آنان سلطه داشت ، شیر را سلطان حیوانات خواندند که در جنگل حکومت می کند.
... [مشاهده متن کامل]
این ها فرض است برای انسان که برای هرچیز مابه ازا می سازد؛ لیکن شیر جانور شکارگر دشت و بیشه است و با جنگل نسبتی ندارد ؛ خلاف آن که می گویند: شیر سلطان جنگل است.
... [مشاهده متن کامل]
این ها فرض است برای انسان که برای هرچیز مابه ازا می سازد؛ لیکن شیر جانور شکارگر دشت و بیشه است و با جنگل نسبتی ندارد ؛ خلاف آن که می گویند: شیر سلطان جنگل است.
معنی شیر سلطان جنگل
لاین