به سرپنجه چو شیران دلیر است
بدین شیرافکنی یا رب چه شیر است.
نظامی.
به سرپنجه مشو چون شیر سرمست که ما را پنجه شیرافکنی هست.
نظامی.
چو شد رُسته تر کار شمشیر کردز شیرافکنی جنگ با شیر کرد.
نظامی.
دگربار در کارزار آمدندبه شیرافکنی در شکار آمدند.
نظامی.
رجوع به شیرافکن شود.