لغت نامه دهخدا
واژه نامه بختیاریکا
فارسی به عربی
تدفق
پیشنهاد کاربران
شیر ( پستاندار ) : هُژَبر
شیر ( آب یا مایعات ) :لول لَب ( لبه لوله ) =لولَب.
شیر ( خوراکی ) :شیر آبه
شیر ( آب یا مایعات ) :لول لَب ( لبه لوله ) =لولَب.
شیر ( خوراکی ) :شیر آبه
نوعی شیر آب = فشاری، فواره، فشانه یا فشانی
توکتابتون نگاه کنید بی ادبا
شیر آب :[ اصطلاح ارز دیجیتال]اگر شما وب سایتی پیدا کنید که به خاطر متصل شدن به آن ها مثلا ایجاد اکانت به شما ارز دیجیتال می دهد، اصطلاحا شیر آب ( Faucet ) نامیده می شود؛ زیرا بیشتر این وب سایت ها شیادی می کنند.
شیر آب:
Tap
Faucet