شیخنا

لغت نامه دهخدا

شیخنا. [ ش َ خ ُ ] ( ع اِ مرکب ) ( از: شیخ + نا، ضمیر عربی ) مخاطبه ای احترام آمیز خواجگان و اعیان را و در اهمیت فروتر از شیخی : به خواجه احمد عبدالصمد نامه رفت مخاطبه شیخنا بود شیخی و معتمدی کردند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 360 ).

فرهنگ فارسی

مرکب از شیخ و ضمیر نا عربی مخاطبه ای احترام آمیز خواجگان و اعیان را و در اهمیت فرو تر از شیخی : به خواجه احمد عبدالصمد نامه رفت مخاطبه شیخنا بود شیخی و معتمدی کردند .

پیشنهاد کاربران

شیخنا: [ اصطلاح آخوندی] علما به اساتید مورد علاقه خود این واژه را می گویند یعنی ( استاد ما ) .
شیخنا به زبان عربی یعنی بزرگ ما شیخ بزرگ نا ما

بپرس