شیخ شامل داغستانی ( ۱۷۹۷–۱۸۷۱ ) رهبر سیاسی و نظامی و مذهبی جنبش آزادیخواهی داغستان بود. قیام او دنباله قیام غازی ملا محمد بود شیخ شمیل از خلفای دراویش نقشبندی شهرزوری بود.
شیخ شمیل در سال ۱۷۹۷ میلادی در خانواده ای مسلمان از تبار قموق متولد شد. در ابتدا او را علی نام نهادند، اما طبق سنت محلی، هنگام بیمار شدن نام او تغییر یافت. در منابع موجود، وی خود را «تاتار» خوانده است. تاتار ( تاتارهای داغستانی ) یکی از نامهای دولت روسیه برای قموق ها بود.
... [مشاهده متن کامل]
در سال ۱۸۳۲، قاضی ملا محمد در نبرد گیمری درگذشت و شمیل یکی از دو مریدی بود که توانست فرار کند، اما جراحات شدیدی متحمل شد. در این درگیری او با سرنیزه مورد جرح قرار گرفته بود. پس از پریدن از یک خمیدگی مرتفع "روی سر همان گروهی از سربازان که می خواستند به او شلیک کنند، پرید. پس از فرود آمدن پشت سر آنها، شمشیر خود را در دست چپ خود می چرخاند، او سه نفر از آنها را کشت تا اینکه چهارمی، سرنیزه ای در سینه شیخ فروکرد … شیخ بی درنگ سرنیزه را بیرون کشیده مرد را کشت و با یک جهش فوق بشری دیگر از دیوار پریده در تاریکی ناپدید شد.
او مخفی شد و روسها و مریدان او را مرده فرض کردند. پس از بهبودی، از مخفیگاه بیرون آمد و دوباره به مریدان به رهبری امام دوم، حمزه بیک، پیوست. حمزه بیک برای ربع قرن جنگی بی وقفه علیه روس ها به راه انداخت و به یکی از فرماندهان چریکی افسانه ای قرن تبدیل شد. هنگامی که حمزه بیک در سال ۱۸۳۴ به قتل رسید، شمیل به عنوان رهبر اصلی مقاومت قفقاز و امام سوم قفقاز جای او را گرفت.
در سال ۱۸۳۹ ( ژوئن تا آگوست ) ، شمیل و پیروانش، که حدود ۴۰۰۰ مرد، زن و کودک می شدند، خود را در قلعه کوهستانی آخولگو، واقع در خم اندی کویسو، در حدود ده مایلی شرق گیمری، تحت محاصره یافتند. تحت فرماندهی ژنرال پاول گرابه، ارتش روسیه به دلیل استراتژی زمین سوخته شمیل، از میان سرزمین هایی که فاقد آذوقه بود، عبور کرد.
جغرافیای دژ از سه طرف آن را محافظت می کرد و بر دشواری انجام محاصره می افزود. در نهایت دو طرف برای مذاکره به توافق رسیدند. شمیل با اطاعت از خواسته های گرابه، پسرش جمال الدین را به نشانه حسن نیت، گروگان داد. شمیل پیشنهاد گرابه مبنی بر تسلیم شدن و پذیرش تبعید از منطقه رد کرد. ارتش روسیه به دژ حمله کرد، پس از دو روز درگیری، نیروهای روس محاصره را کامل کردند. شمیل در شب اول حمله از محاصره گریخت. نیروهای شمیل خسته شده بودند و بسیاری از سران داغستانی و چچنی به تزار اعلام وفاداری کردند. شمیل از داغستان به چچن گریخت و به گسترش نفوذ خود بر قبایل دست زد.
شیخ شمیل در سال ۱۷۹۷ میلادی در خانواده ای مسلمان از تبار قموق متولد شد. در ابتدا او را علی نام نهادند، اما طبق سنت محلی، هنگام بیمار شدن نام او تغییر یافت. در منابع موجود، وی خود را «تاتار» خوانده است. تاتار ( تاتارهای داغستانی ) یکی از نامهای دولت روسیه برای قموق ها بود.
... [مشاهده متن کامل]
در سال ۱۸۳۲، قاضی ملا محمد در نبرد گیمری درگذشت و شمیل یکی از دو مریدی بود که توانست فرار کند، اما جراحات شدیدی متحمل شد. در این درگیری او با سرنیزه مورد جرح قرار گرفته بود. پس از پریدن از یک خمیدگی مرتفع "روی سر همان گروهی از سربازان که می خواستند به او شلیک کنند، پرید. پس از فرود آمدن پشت سر آنها، شمشیر خود را در دست چپ خود می چرخاند، او سه نفر از آنها را کشت تا اینکه چهارمی، سرنیزه ای در سینه شیخ فروکرد … شیخ بی درنگ سرنیزه را بیرون کشیده مرد را کشت و با یک جهش فوق بشری دیگر از دیوار پریده در تاریکی ناپدید شد.
او مخفی شد و روسها و مریدان او را مرده فرض کردند. پس از بهبودی، از مخفیگاه بیرون آمد و دوباره به مریدان به رهبری امام دوم، حمزه بیک، پیوست. حمزه بیک برای ربع قرن جنگی بی وقفه علیه روس ها به راه انداخت و به یکی از فرماندهان چریکی افسانه ای قرن تبدیل شد. هنگامی که حمزه بیک در سال ۱۸۳۴ به قتل رسید، شمیل به عنوان رهبر اصلی مقاومت قفقاز و امام سوم قفقاز جای او را گرفت.
در سال ۱۸۳۹ ( ژوئن تا آگوست ) ، شمیل و پیروانش، که حدود ۴۰۰۰ مرد، زن و کودک می شدند، خود را در قلعه کوهستانی آخولگو، واقع در خم اندی کویسو، در حدود ده مایلی شرق گیمری، تحت محاصره یافتند. تحت فرماندهی ژنرال پاول گرابه، ارتش روسیه به دلیل استراتژی زمین سوخته شمیل، از میان سرزمین هایی که فاقد آذوقه بود، عبور کرد.
جغرافیای دژ از سه طرف آن را محافظت می کرد و بر دشواری انجام محاصره می افزود. در نهایت دو طرف برای مذاکره به توافق رسیدند. شمیل با اطاعت از خواسته های گرابه، پسرش جمال الدین را به نشانه حسن نیت، گروگان داد. شمیل پیشنهاد گرابه مبنی بر تسلیم شدن و پذیرش تبعید از منطقه رد کرد. ارتش روسیه به دژ حمله کرد، پس از دو روز درگیری، نیروهای روس محاصره را کامل کردند. شمیل در شب اول حمله از محاصره گریخت. نیروهای شمیل خسته شده بودند و بسیاری از سران داغستانی و چچنی به تزار اعلام وفاداری کردند. شمیل از داغستان به چچن گریخت و به گسترش نفوذ خود بر قبایل دست زد.