[ویکی فقه] شیخ رضا چکوسری، از روحانیون مبارز مشروطه خواه ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم هجری می باشد.
وی از اهالی چکوسر فومن بود. به نوشته آقابزرگ تهرانی، او از علمای فاضل و بزرگوار و به هندی معروف بود. در نجف نزد میرزا حبیب الله رشتی تحصیل علم کرد. پس از اتمام تحصیلات به رشت بازگشت. در جریان جنبش مشروطه خواهی در گیلان، جزو علمای مشروطه خواه درآمد.
ارسال نامه به مرکز
در اواخر محرم ۱۳۲۷ ق و در زمان انحلال مجلس شورای ملی، وی و جمعی از علما و معاریف رشت، طی تلگرافی که به صدر اعظم وقت مخابره کردند، از او خواستند که ضمن به رسمیت شناختن سپهدار رشتی به عنوان والی گیلان، مجلس شورای ملی هم استقرار یابد، اما مرکز نه تنها به آنان پاسخ مثبتی نداد بلکه سپهدار را به عنوان والی به رسمیت نشناخت و آنها را «مفسده جو» دانست و از ایشان خواست تا سپهدار را طرد نمایند و در غیر اینصورت منتظر اقدامات ویرانگرانه مرکز باشند.
دفاع از اسلام و حق مردم
انجمن ایالتی و علما و بزرگان شهر و در راس آنها، حاج شیخ رضا چکوسری طی تلگراف شدیداللحنی چنین اعلام داشتند: «اگر مشروطیت نامشروع است رسما به ما بگویید و چنانچه عرضمان حق است، چرا رعایت نمی کنید؟ حجج اسلام نجف به ما امر نموده اند مطیع افکار شماها نباشیم و به شما مالیات ندهیم و ما نمی توانیم از طریق مذهب حقه خارج شویم و فرمایشات مراجع تقلید را نپذیریم. اما این که گفته اید سپهدار اعظم از طرف دولت، حکومت ندارد. راست است. ملت گیلان او را از روی حق صواب، حاکم قرار داده و کمال رضایت و امتنان را از معظم له داریم. اما اینکه فرمودید اگر او را از خود دور نکنیم، قشون خواهید فرستاد و ما را قلع و قمع خواهید نمود، هر وقت فرستادید و زن و مردم و بزرگ و کوچکمان را قلع و قمع کردید، سپهدار نیز یکی از آحاد مقتولین خواهد بود. چنانچه پادشاه تاجدار را به سر مهر و محبت آورید و ادای حق ما را نمودید، به همه قسم عبودیت و رعیتی حاضریم. و اگر خدای نخواسته، باز وضع آذربایجان و غیره را در پیش دارید، تمام دنیا را شاهد می گیریم و تا آخرین قطره خونمان دفاع خواهیم نمود و شما را حاکم عدل ندانسته، ادای مالیات را به شما حرام می دانیم.»
وفات
...
وی از اهالی چکوسر فومن بود. به نوشته آقابزرگ تهرانی، او از علمای فاضل و بزرگوار و به هندی معروف بود. در نجف نزد میرزا حبیب الله رشتی تحصیل علم کرد. پس از اتمام تحصیلات به رشت بازگشت. در جریان جنبش مشروطه خواهی در گیلان، جزو علمای مشروطه خواه درآمد.
ارسال نامه به مرکز
در اواخر محرم ۱۳۲۷ ق و در زمان انحلال مجلس شورای ملی، وی و جمعی از علما و معاریف رشت، طی تلگرافی که به صدر اعظم وقت مخابره کردند، از او خواستند که ضمن به رسمیت شناختن سپهدار رشتی به عنوان والی گیلان، مجلس شورای ملی هم استقرار یابد، اما مرکز نه تنها به آنان پاسخ مثبتی نداد بلکه سپهدار را به عنوان والی به رسمیت نشناخت و آنها را «مفسده جو» دانست و از ایشان خواست تا سپهدار را طرد نمایند و در غیر اینصورت منتظر اقدامات ویرانگرانه مرکز باشند.
دفاع از اسلام و حق مردم
انجمن ایالتی و علما و بزرگان شهر و در راس آنها، حاج شیخ رضا چکوسری طی تلگراف شدیداللحنی چنین اعلام داشتند: «اگر مشروطیت نامشروع است رسما به ما بگویید و چنانچه عرضمان حق است، چرا رعایت نمی کنید؟ حجج اسلام نجف به ما امر نموده اند مطیع افکار شماها نباشیم و به شما مالیات ندهیم و ما نمی توانیم از طریق مذهب حقه خارج شویم و فرمایشات مراجع تقلید را نپذیریم. اما این که گفته اید سپهدار اعظم از طرف دولت، حکومت ندارد. راست است. ملت گیلان او را از روی حق صواب، حاکم قرار داده و کمال رضایت و امتنان را از معظم له داریم. اما اینکه فرمودید اگر او را از خود دور نکنیم، قشون خواهید فرستاد و ما را قلع و قمع خواهید نمود، هر وقت فرستادید و زن و مردم و بزرگ و کوچکمان را قلع و قمع کردید، سپهدار نیز یکی از آحاد مقتولین خواهد بود. چنانچه پادشاه تاجدار را به سر مهر و محبت آورید و ادای حق ما را نمودید، به همه قسم عبودیت و رعیتی حاضریم. و اگر خدای نخواسته، باز وضع آذربایجان و غیره را در پیش دارید، تمام دنیا را شاهد می گیریم و تا آخرین قطره خونمان دفاع خواهیم نمود و شما را حاکم عدل ندانسته، ادای مالیات را به شما حرام می دانیم.»
وفات
...
wikifeqh: شیخ_رضا_چکوسری