شیخ حیدر

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] شیخ حیدر، پنجمین شیخ طریقت صفوی، پدر شاه اسماعیل مؤسس سلسله صفوی در ایران بود.
پدرش شیخ جنید صفوی و مادرش خدیجه بیگم، خواهر اوزون حسن آق قوینلو، بود. حیدر ظاهراً اندکی بعد از کشته شدن پدرش، در جمادی الآخره ۸۶۴ در آمِد متولد شد.
پیشینه
اوزونحسن آق قوینلو که در رقابت با جهانشاه بن قرایوسف، حکمران قراقوینلو، با شیخ جنید صفوی متحد شده و خواهر خود را به عقد وی در آورده بود، ظاهرآ در ادامه همان سیاست ، سرپرستی خواهرزاده خود را نیز برعهده گرفت. اوزون حسن پس از غلبه بر رقیبان قراقوینلو و گورکانی خود، بر آذربایجان مسلط و در ۸۷۴ وارد اردبیل شد.
مرشد طریقت صفوی
وی شیخ حیدرِ ده ساله را، به عنوان مرشد طریقت صفوی، به جای شیخ جعفر صفوی، به ریاست خانقاه منصوب کرد. این امر اشتیاق مریدان آن خاندان را برانگیخت و بسیاری از آنان، که عمومآ در آناطولی، طالش و سیاه کوه بودند، برای زیارت شیخ حیدر روانه اردبیل شدند. حمایت همه جانبه اوزون حسن از وی به رونق روزافزون خانقاه اردبیل کمک کرد.اوزون حسن در حمایت از حیدر، دختر خود، حلیمه بیگم آغا، را به عقد او درآورد.
تداوم راه و نیل به مقاصد پدر
...

دانشنامه آزاد فارسی

شیخ حیدر (۸۶۴ ـ۸۹۳ق)
(یا: سلطان حیدر) مرشد و پیشوای فرقۀ قزلباش صفویه. پسر و جانشین شیخ جنید و نوادۀ شیخ صفی الدین اردبیلی بود که در دربار جدّ مادری خود اوزون حسن آق قویونلو رشد کرد و دختر اوزون حسن را به زنی گرفت، مانند پدر درپی نفوذ معنوی و قدرت دنیوی بود. اوزون حسن پس از برانداختن قراقویونلوها در ۸۷۳ق حکومت اردبیل را به حیدر سپرد. شیخ حیدر با سپاهی از مریدانش به جنگ فَرُخ یَسار، پادشاه شروان (قاتل پدرش)، رفت، اما سلطان یعقوب بیگ ترکمان (جانشین اوزون حسن) به کمک پادشاه شروان شتافت و شیخ حیدر در همین جنگ کشته شد. ابداع کلاه دوازده ترک قزلباشان، موسوم به «تاج حیدری» یادگار اوست.

پیشنهاد کاربران

شیخ شجاع الدین حیدر ( ۸۹۳–۸۶۳ق ) ( ۱۴۸۸–۱۴۵۹م ) از مشایخ صفویه و پدر شاه اسماعیل یکم ( مؤسس پادشاهی صفویه ) بود.
شیخ حیدر پسر شیخ جنید و خواهرزاده سلطان اوزون حسن آق قویونلو بود، وی یک ماه پس از وفات پدر به دنیا آمد، اما در نزد اوزون حسن تربیت یافت. بعدها به دنبال کشته شدن جهانشاه قراقویونلو به دست اوزون حسن، در حالی که هنوز سن وی به ده سالگی نرسیده بود، در کنار این فاتح جدید آذربایجان و تحت حمایت او وارد اردبیل شد ( ۸۴۸ خورشیدی برابر ۸۷۴ قمری ) . و در همان سنین کودکی، بر وفق سنت معمول پیروان خویش، به تشویق و تأیید آن ها به عنوان مرشد کامل و صوفی اعظم، امور بقعه و خانقاه صفوی را از شیخ جعفر تحویل گرفت؛ هرچند جریان امور همچنان در دست جعفر باقی ماند و تا او زنده بود، شیخ زاده خردسال برای توسعه دعوت پدران مجالی نیافت.
...
[مشاهده متن کامل]

باوجود این، توسعه دعوت صفوی، که سلطان اوزون حسن هم بی آنکه از ماهیت واقعی آن خبر داشته باشد، آن را تأیید و تسهیل می کرد؛ از طریق تبلیغات خلفای شیخ جنید در بین طوایف ترکمان نواحی شرقی آسیای صغیر و حدود دیار بکر و آمد رهبری می شد، دراین ایام به ثمر رسید. مقارن وفات شیخ جعفر که حیدر نیز در همان ایام به سنین رشد رسیده بود، از تمام نواحی اطراف، مثل آمد آناتولی، شام به طالش و گیلان، صوفیان وفادار و جان نثار از تاجیک و ترکمان برای تجدید عهد با مرشد کامل و پیر طریقت خود به اردبیل سرازیر شدند. در همان هنگام نیز اوزون حسن دختر خود مارتا را که عالمشاه خاتون یا حلیمه بیگم هم خوانده می شد به عقد ازدواج این خواهرزاده جوان و محبوب خود درآورد ( ۸۵۴ خورشیدی برابر ۸۸۰ قمری ) . این خویشاوندی مضاعف، شیخ جوان خانقاه صفوی را حیثیت و اعتبار سیاسی بیشتری بخشید.
اوزون حسن در بازگشت از جنگ تفلیس در ۸۵۵ خورشیدی برابر ۸۸۱ قمری درگذشت. به دنبال مرگ سلطان اوزون حسن، شیخ جوان، علی رغم از دست دادن حمایت امیران آق قویونلو و حتی مخالفت سلطان یعقوب آق قویونلو، فرمانروای جدید با نقشه هایش؛ ادامه دعوت پدران و سعی در «خروج دین حق» را بر عهده خود لازم دید و انتقام گیری از خون پدر را محرک لشکرکشی به ولایت شیروان و دنبال کردن فکر جهاد با طوایف چرکس شمرد.
شیخ حیدر، از همان هجده بیست سالگی که مرگ اوزون حسن او را از توقع کمک ترکمانان مأیوس ساخت، برای از سرگیری جنگ مقدس خویش به تدارک اسلحه و تنظیم سپاه پرداخت و بقعه شیخ صفی تبدیل به نوعی زرادخانه شد. خود شیخ به ساختن شمشیر و نیزه و زره دست زد و با همان جبه دراز از پیش گشاده درویشی و شبکلاه صوفیانه اش با مریدان به تمرین جنگی و استعمال اسلحه پرداخت. به علاوه لباس متحدالشکل صوفیانه ای به رنگ کبود هم برای غازیان خویش طرح کرد که از جمله شامل کلاه دوازده تَرَکی به شکل تاج و رنگ سرخ می شد؛ دوازده تَرَک آن اشارت گونه ای به تعداد امامان شیعه، صورت تاج گونه آن مظهری از سلطنت شیعه، و رنگ سرخ آن نشانه ای از شعار خونخواهی از اهل سنت بود. از این رو، پیروان وی را مناسبت آن کلاه، که تمام آن ها آن را به جای طاقیه ترکمانی معمول عصر بر سر می گذاشتند؛ سرخ کلاهان یا قزل برک یا قزلباش خواندند.

شیخ حیدر
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/شیخ_حیدر_(صفویه)

بپرس