شیبانی اسحاق بن مرار

دانشنامه اسلامی

[ویکی نور] «ابوعمرو اسحاق بن مرار شیبانی»، لغت شناس و راوی بزرگ اوایل عصر عباسی، که بیشتر منابع نام پدر وی را مرار گفته اند؛ اما این کلمه به یک صورت خوانده نشده و به شکلهای مَرّار و نِزار نیز آمده است. برخی نیز، علاوه بر شیبانی، به او نسبت مرّاری داده اند. ابوعمرو ظاهراً نسبت شیبانی را از طریق «جوار» یا «ولا» و یا به گفته ی جاحظ، تعلیم کودکان بنی شیبان کسب کرده و خود از این قبیله نبوده است.
به گفته ی برخی، ابوعمرو، دهقان زاده بود و احمر لقب داشته است و از آنجا که این لقب را عموماً بر عجمان و خاصه ایرانیان اطلاق می کرده اند، برخی از معاصران، وی را ایرانی تبار دانسته اند. مادر او نبطی بوده و به همین سبب او از واژگان نبطی آگاهی داشته است. نویسندگان عرب، پیوسته آرامیانی را که در بین النهرین می زیستند، نبطی خوانده اند و ایشان شاید هیچ رابطه ای، جز خویشاوندی دور، با نبطیان پترا که در 106م حکومتشان به دست تراژان برچیده شد، نداشته اند.
از تاریخ ولادت او اطلاعی در دست نیست و درباره ی تاریخ وفات او نیز بین 205، 206، 210، 213، 216ق اختلاف است. اما در اینکه وی دیر زمانی زیسته و سرانجام در بغداد وفات یافته است، تردیدی نیست. بیشتر منابع روایت ابن ندیم؛ یعنی 206ق را به عنوان تاریخ وفات او پذیرفته اند. به گزارش یاقوت، ابوعمرو هنگام دیدار با اسماعیل بن حماد حدود 115 سال داشته و در این صورت تاریخ ولادت وی باید حدود سال 93ق باشد. حال اگر گفته ی شاگردش ابن سکیت را که مرگ وی را در 118 سالگی دانسته است، مستند بدانیم، درباره ی تاریخ مرگ وی سال 210ق صحیح می شود.
او اوایل زندگی خود را در رماده ی کوفه در مجاورت شیبانیان گذراند و در این مدت آموزگار فرزندان آنان بود. سپس برای فراگیری شعر و ادب، نزد استادان برجسته ی دو مکتب کوفه و بصره به ویژه ابوعمرو علاء و مفضل ضبی رفت و دیوانهای شاعران جاهلی را از آنان فرا گرفت. از آن پس، به تقلید از استادانش به جمع اشعار و اخبار کهن دل سپرد و برای گردآوری روایات، چندی میان بدویان زیست. سپس آهنگ بغداد کرد و توانست به دربار هارون الرشید راه یابد و تعلیم و تربیت فرزندان خلیفه را بر عهده گیرد بعلاوه مجالس درسی در بغداد تشکیل داد.
او در گردآوری و تدوین اشعار و اخبار کهن عرب سهم بسزایی داشت او اشعار بیش از 80 قبیله ی بزرگ عرب را به صورت مجموعه هایی در مسجد کوفه نگهداری می کرد. او علاوه بر شعر، راوی احادیث نبوی نیز بوده و بیشتر منابع کهن از او به عنوان یکی از رجال حدیث یاد شده است. وی از محدثین بزرگی چون رکین بن ربیع شامی روایت کرده و در کتب سته روایاتی از او نقل شده است. علاوه بر این کتابی با عنوان غریب الحدیث گردآوردی کرده که بخشهایی از آن را می توان در دو کتاب غریب الحدیث تالیف ابوعبید قاسم بن سلام و ابراهیم حربی باز یافت. روایات و احادیث وی را موثق و مورد اعتماد دانسته و او را به گستردگی دانش و استفاده از منابع موثق ستوده اند با این حال برخی از معاصران در درستی روایات وی تردید کرده اند با انتقادی تند، وی را در ردیف دروغ پردازانی چون خلف احمر و حماد راویه نهاده، می گوید برای مال اندوزی و تقرب به بارگاه اشراف و بزرگان عرب به جعل روایت روی آورد؛ چندانکه قبایل وی را اجیر می کردند، تا اشعار دیگران را به شاعران آنان نسبت دهد.

پیشنهاد کاربران

بپرس