شیاظمه

لغت نامه دهخدا

( شیاظمة ) شیاظمة. [ ش َ ظِ م َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ شیظم ، شیر. اسد. ( از اقرب الموارد ). || دراز تناور و جوان از شتر و اسب و مردم. ( ازاقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || خارپشت کلانسال بزرگ. ( از اقرب الموارد ). رجوع به شیظم شود.

فرهنگ فارسی

جمع شیظم شیر و اسد یا خار پشت کلانسال بزرگ .

پیشنهاد کاربران

بپرس