شیاط

لغت نامه دهخدا

شیاط. ( ع اِ ) بوی پنبه و پشم سوخته. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). گند پنبه سوخته. ( مهذب الاسماء ). بوی پنبه سوخته. ( از اقرب الموارد ). || ج ِ شوط. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). رجوع به شوط شود.

شیاط. [ ] ( اِخ ) از خدام هارون الرشید. ( حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 225 ).

فرهنگ فارسی

بوی پنبه و پشم سوخته جمع شوط

پیشنهاد کاربران

بپرس