شیاربندی

لغت نامه دهخدا

شیاربندی. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) شیارها کردن زمین را برای آبیاری مزرعه. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

شیار ها کردن زمین را برای آبیاری زمین.

فرهنگستان زبان و ادب

{striation , striae} [زمین شناسی] مجموعه ای از خطوط موازی مستقیم بر روی سطح یک بلور یا صدف

دانشنامه آزاد فارسی

شیاربندی (striation)
خراش حاصل از حرکت یخچال روی سطح سنگی. شیاربندی ها بر اثر خراش های واریزه های سنگی محکم شده در قاعدۀ یخچال (برسایش) پدید می آیند و نشان دهندۀ جهت جریان یخ در اعصار یخبندان گذشته اند.

پیشنهاد کاربران

بپرس