شکیبا کردن ؛ صبور کردن. آرام ساختن. متحمل ساختن. به شکیبایی داشتن. آرامش بخشیدن :بریزم ز تن خون ارجاسب راشکیبا کنم جان لهراسب را. فردوسی.+ عکس و لینک