دیکشنری
مترجم
بپرس
شکوفانیدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
شکوفانیدن. [ ش ُ دَ ] ( مص ) شکوفاندن. شکوفا ساختن. شکفته ساختن. ( از یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
شکوفاندن شکوفا ساختن شکفته ساختن .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها