شکم یا دل خود را صابون زدن
اصطلاحات و ضرب المثل ها
وعده ی چیز خوب / غذای دلخواه / غذای کافی به خود دادن؛ دل خوشی رسیدن به خواسته ای را به خود دادن
مثال:
- مفلس الدوله از مدتی پیش شکم خودش را صابون زده بود که در خانه ی حاجی غذای چرب ونرمی بخورد، بی خبر از اینکه حاجی او را برای وصول طلبش صدا کرده بود.
- خیال کرده بود آنجا سور می دهند و دل خودش را صابون زده بود که شکمی از عزا درآورد.