شکم خاریدن

لغت نامه دهخدا

شکم خاریدن. [ ش ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از بهانه کردن و عذر آوردن باشد. ( برهان ) ( از غیاث ) ( از ناظم الاطباء ). کنایه ازبهانه کردن است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) :
مردم از مشتری و زهره و چرخ
خود سعادت چرا طمع دارد
کآن یکی زاهد فسرده دلیست
کز همه کارها شکم خارد
وآن دگر قحبه ایست زانیه ای
که همه شب خدای آزارد.
انوری ( از انجمن آرا ).

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بهانه کردن عذر آوردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس