قالب کردن، پروردن، ساختن، بشکل در اوردن، تشکیل دادن، سرشتن، شکل گرفتن، فرم دادن، متشکل کردن
مترادف ها
فارسی به عربی
پیشنهاد کاربران
فراهم آمدن، ساخته شدن
آرایه گرفتن
کالبد یافتن
نمونه:
پاره مترهای این پیمان نامه بر بنیاد زینه ای که جنگ در آن جریان دارد و در آن، این پیمان نامه کالبد می یابد ( شکل می گیرد ) و به هستینگی ( واقعیت ) دگردیسه ( تبدیل ) می شود، روشن ( مشخص ) می شود.
نمونه:
پاره مترهای این پیمان نامه بر بنیاد زینه ای که جنگ در آن جریان دارد و در آن، این پیمان نامه کالبد می یابد ( شکل می گیرد ) و به هستینگی ( واقعیت ) دگردیسه ( تبدیل ) می شود، روشن ( مشخص ) می شود.
قوام یافتن
پی ریزی شدن
تشکیل یافتن