شکعه
لغت نامه دهخدا
- افنان شکعة ؛ شاخه های خشک که خم نشود. ( از دزی ج 1 ص 778 ) : هو [ بشام ] شجر ذوساق و افنان شکعة. ( تذکره ابن البیطار ).
- حشیشة شکعةالصیدان ؛ علف که ساقه های آن خشک باشد و قابل خمیدن نباشد. ( از دزی ج 1 ص 778 ).
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید