شکسته نفسی کردن


معنی انگلیسی:
understate, to be modest, to show humility

مترادف ها

humble (فعل)
پست کردن، شکسته نفسی کردن

فارسی به عربی

متواضع

پیشنهاد کاربران

بزرگمردان نکوطبع
شکسته نفسی کردن ازبزرگی
زیرپانهادن غروردرجمع
شکسته نفسی کردن
بیزار ازمنم منم گفتن
Being modest

بپرس