دیکشنری
مترجم
بپرس
شکسته مزاج
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
شکسته مزاج. [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ م ِ / م َ ] ( ص مرکب ) بیمار. دردمند. مریض. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
۱ - ( صفت ) آن که داری مزاجی علیل است. ۲ - ناخوشی بیماری .
فرهنگ معین
( ~ . مِ ) [ فا - ع . ] (ص مر. )نا - خوش .
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها