شکستن چشم کسی را

پیشنهاد کاربران

شکستن چشم کسی را ؛ فروخواباندن چشم کسی. تیره و تار کردن بینایی کسی :
گاه بدوزیم چشم از تو ز بیم رقیب
گه به نظر بشکنیم چشم رقیب تو را.
خاقانی.
- || ( لازم ) نابینا شدن چشم. ( آنندراج ) :
ترسم ز گریه چشم گهربار بشکند
این کاسه گدایی دیدار بشکند.
صائب ( از آنندراج ) .