شکستن پرهیز، پرهیز شکستن ؛ نقض و ابطال آن. از پرهیز بدرآمدن. خوردن و آشامیدن خوردنی و آشامیدنی های ممنوعه هنگام بیماری. دستوری دادن طبیب بیمارشفایافته را به خوردن و آشامیدن آنچه پیشتر منع کرده بود. ( از یادداشت دهخدا ) .+ عکس و لینک