شکستن سخن کسی ؛ رد قول یا خواهش او کردن. ( یادداشت مؤلف ) :
کنون هرچه خواهد ز خوبی بکن
بر او هیچ مشکن ز خواهش سخن.
فردوسی.
هیچ سخن را مشکن و مستای تا نخست عیب و هنر آن معلوم نگردانی. ( منتخب قابوسنامه ص 51 ) .
کنون هرچه خواهد ز خوبی بکن
بر او هیچ مشکن ز خواهش سخن.
فردوسی.
هیچ سخن را مشکن و مستای تا نخست عیب و هنر آن معلوم نگردانی. ( منتخب قابوسنامه ص 51 ) .