شکستن درد

پیشنهاد کاربران

شکستن ( شکسته گردیدن ) درد ؛ زایل شدن آن. ( آنندراج ) :
همچو خمار است درد تو که نگردد
جز به گرانخورای شراب شکسته.
سیفی اسفرنگی ( از آنندراج ) .