شکستن خاطر کسی

پیشنهاد کاربران

شکستن خاطر کسی ، خاطر کسی را شکستن ؛ آزرده خاطر ساختن وی را با گفتار یا کرداری آزارنده. ( یادداشت دهخدا ) :
رسمی عجب گذاشت در آیین صفدری
آن صف شکن که خاطریاران شکست و رفت.
رشیدیاسمی.
و رجوع به ترکیب شکستن دل کسی شود.