شکست برداشتن. [ ش ِ ک َ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) ترک و شکاف برداشتن بنا و مایل به ویرانی گردیدن. ترک و غاچ برداشتن. آثار ویرانی چون شکاف و خسف در بنایی پدیدار شدن. ( یادداشت مؤلف ). - شکست برداشتن سقف ( دیوار ) ؛ ترک برداشتن آن.( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ فارسی
ترک و شکاف برداشتن بنا و مایل به ویرانی گردیدن آثار ویرانی چون شکاف و خسف در بنایی پدیدار شدن .