شکرینه


معنی انگلیسی:
sweet

لغت نامه دهخدا

شکرینه. [ ش َ ک َ ن ِ یا ن َ ] ( ص نسبی ، اِ ) منسوب به شکر. شکرین. شکری. شیرین. ( یادداشت مؤلف ). || نوعی از حلوای شکر که به تازی ناطف گویند. ( از انجمن آرا ) ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). ناطف. قباط. قبیط. قبیطاء. قبیطی. شکرینه که حلواییست. ( منتهی الارب ) ( یادداشت مؤلف ). ناطف. قبیطی. ( اقرب الموارد ). ابوالقوام. شکرینج. ( یادداشت مؤلف ) : شکرینه ، که از شکر فایق کنندمعتدل باشد و سده کمتر تولد کند و بهتر حلواها این است و محرور دفع مضرت او به میوه های ترش کنند. ( ذخیره خوارزمشاهی ). ناطفی ؛ شکرینه فروش. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( صفت ) شکرین . ۲ - شیرین . ۳ - ( اسم ) نوعی حلوا .

پیشنهاد کاربران

بپرس