شکرنگ. [ ش َ ک َ رَ] ( اِ مرکب ) به معنی شکربرگ است و آن برگها و پاره های دراز است که از شکر سازند و بر هم بندند. ( از برهان ) ( آنندراج ). نوعی از حلوا. ( ناظم الاطباء ). || مخفف شکررنگ است یعنی شکرروییده ، چه رنگ به معنی روییده و رسته هم آمده است. ( برهان ) ( آنندراج ).