شکرخانه

لغت نامه دهخدا

شکرخانه. [ ش َ ک َ ن َ / ن ِ ] ( اِ مرکب ) به معنی شکرزار. ( آنندراج ). شکرستان. کارخانه قند. ( یادداشت مؤلف ) :
به عملگاه آمل هر سال بیست وپنجهزار من بزرگ قند و نبات و شکر سپید حاصل بودی... و کارگاهها و شکرخانه ها به حکم ایشان بودی. ( تاریخ طبرستان ).
کسی کو در شکرخانه شکر نوشد به پیمانه
بدین سرکای نه ساله نباید کرد خرسندی.
مولوی ( از آنندراج ).

پیشنهاد کاربران

بپرس