شکرسخن. [ ش َ ک َ س ُ خ َ ] ( ص مرکب ) شکرزبان. شیرین سخن. شیرین گفتار. ( یادداشت مؤلف ) : در هیچ بوستان چو تو سروی نیامده ست بادام چشم و پسته دهان و شکرسخن.سعدی.و رجوع به مترادفات کلمه شود.
شیرین سخن. شیرین گفتارشیرین زبانشکر سخن شکر گفتار شکر گفتشیرین سخنشیرین گفتارشیرین گفتکیا نمیدونستن خب بدوننشیرین سخن، شیرین گفتار+ عکس و لینک