شکرتیار. [ ش َ ک َ ] ( اِ مرکب ) شکرتیغال. ( فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شکرتیغال شود.
فرهنگ فارسی
۱ - گیاهی است خار دار از مرکبان به شکل خارخاسک که گلهایش به شکل گلوله ای خاردار و آبی رنگ در انتهای ساقه قرار دارند . این گیاه در سراسر دنیای قدیم می روید . بر روی برگها و ساقه این گیاه حشره ای از راسته قاب بالان به نام خزوکک جهت حفظ تخمها و نوزاد خود پیله ای می بندد به قدر یک فندق که سفید رنگ است . نوزاد پس از آن که به حیوان بالغ بدل شد پیله را سوراخ می کند و از آن خارج میگردد . جنس پیله این حیوان که از ترشحات گیاه شکر تیغال ساخته شده ترکیبی از مواد سلولزی و نشاسته و مواد ازته و به مقدار زیاد ( در حدود ۲۵ درصد ) قند مخصوصی به نام ترهالوز است . در طب قدیم از این پیله که به نام شکر تیغال یا گل تیغال می نامند . خار شکر رعی الابل شوک الجمال شوک الجمل شکر تیار . ۲ - پیله ای که حشره خزوکک بر روی اندام های گیاه تیغال می بندد .