دیکشنری
مترجم
بپرس
شکاویدن
دنبال کنید
لغت نامه دهخدا
شکاویدن. [ ش ِ دَ ] ( مص ) شکافتن. || نقب زدن. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به شکافتن شود.
فرهنگ معین
(ش دَ ) (مص م . ) ۱ - شکافتن . ۲ - نقب زدن .
فرهنگ عمید
۱. شکافتن.
۲. کندن و کاویدن زمین، نقب زدن.
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها