شکالیدن

لغت نامه دهخدا

شکالیدن. [ ش ِ دَ ] ( مص ) اندیشیدن. || پنداشتن و خیال کردن. || فریفتن. ( ناظم الاطباء ). ظاهراً در همه معانی صورتی ویا تصحیفی از سگالیدن باشد. رجوع به سگالیدن شود.

پیشنهاد کاربران

بپرس